لعن پیامبر بر شیخین
اولین اختلاف بین امت اسلامی قضیه لشکر اسامه بود که نبی مکرم یک هفته قبل از رحلتشان دستور داد اسامة بن زید با لشکری انبوهی به طرف موته برای رویارویی با ارتش روم حرکت کند. روز پنجشنبه بود پیغمبر اکرم پرچم را به دست اسامه داد تمام شخصیتهای برجسته مهاجرین و انصار در این لشکر حضور داشتند و وقتی که احساس کردند اسامه بن زید یک جوان 18 ساله فرماندهی ارتش را به عهده گرفته اعتراض کردند
ابوبکر و عمر به فرمان پیامبر ، جزء این سپاه اسامه بودند یا خیر؟
آیا پیامبر افراد متخلف را لعن کردند؟
وقتی پیغمبر شنید که مهاجرین و انصار صحابه به اسامه طعنه میزنند به شدت غضبناک شد و از منزل خارج شد پارچه مشکی پیغمبر بر سرش بسته بود و قطیفهای هم بر روی آن بود بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمود:این چه سخنی است که از بعضی نسبت به فرماندهی اسامه میشنوم اگر امروز شما نسبت به اسامه بن زید اعتراض میکنید قبلاً هم نسبت به فرماندهی پدرش زید هم اعتراض میکردید قسم به خدا زید هرآیینه شایسته و زیبنده فرماندهی بود فرزند او هم
سیره حلبی ، ج3 ، ص 227 ، طبقات کبری ابن سعد ، ج 2 ، ص 90 ، تاریخ دمشق ج ، 2 ، ص 55 عمده القاری فی شرح صحیح بخاری ، ج 18 ، ص 77 امتاع الاسماع المقریضی ، ج 2 ، ص 124 و ج 14 ص 520
روز شنبه بود که 17 روز از ماه ربیع الاول گذشته بود مسلمانها دسته دسته میآمدند از پیغمبر خداحافظی میکردند و میرفتند حلبی و دیگران دارد با توجه به اصراری که نبی مکرم داشت آنها هی میرفتند و میآمدند با اینکه اسامه بن زید چندین بار دستور حرکت سپاه را داد ولی متأسفانه لشکریان و افراد حتی سران صحابه و مهاجرین مخالفت کردند امروز و فردا کردند بهانه کردند که پیغمبر اکرم مریض هست پیغمبر بهبودی پیدا کند .
آیا پیامبر افراد متخلف از جیش اسامه را لعن کردند؟
شهرستانی در کتاب ملل و نحل جلد اول ص 129 چاپ بیروت و در چاپ دار المعرفه جلد اول ص 23 در چاپ قاهره ص 13 میگوید:
جهزوا جیش أسامة لعن الله من تخلف عنه
سپاه اسامه را مجهز کنید خدا لعنت کند هر کس را که از سپاه اسامه تخلف کند
سید شریف جرجانی در کتاب مواقف ج 8 ص 619 چاپ استانبول ، ص 806 طبع هندوستان ، ص 376 طبع مصر تعبیری دارد بر اینکه پیغمبر اکرم فرمودند :
جهزوا جیش أسامة لعن الله من تخلف عنه
خدا لعنت کند کسانی را که از سپا ه اسامه تخلف میکنند .
جوهری از بزرگان اهل سنت در کتاب السقیفه این قضیه را مفصل آورده:
فتثاقل لاسامه وتثاقل الجیش بتثاقله
تا آنجایی که نبی مکرم بارها فرمود هر چه سریعتر لشکر اسامه و سپاه اسامه حرکت کند بعد فرمود:
انفذوا جیش اسامه
هر چه سریعتر مقدمات حرکت سپاه اسامه را مجهز کنید و آماده کنید
لعن الله من تخلف عنه
خدای عالم لعنت کند آن کسانی را که از جیش اسامه تخلف میکنند
آیا ابوبکر و عمر به فرمان پیامبر جزء سپاه اسامه و متخلفین بودند یا خیر؟
ابن حجر عسقلانی متوفی 852 هجری در شرحش بر صحیح بخاری که از مهمترین و بهترین و معتبرترین شرح بر صحیح بخاری هست صراحت دارد بر اینکه تجهیز اسامه روز شنبه قبل از رحلت پیغمبر اکرم به دو روز بود
فبدأ برسول الله صلى الله علیه وسلم وجعه فی الیوم الثالث فعقد لأسامة لواء بیده فأخذه أسامة فدفعه إلى بریدة وعسکر بالجرف وکان ممن انتدب مع أسامة کبار المهاجرین والأنصار منهم أبو بکر وعمر وأبو عبیدة وسعد وسعید وقتادة بن النعمان وسلمة بن أسلم فتکلم فی ذلک قوم منهم ...ثم أشتد برسول الله صلى الله علیه وسلم وجعه فقال أنفذوا بعث أسامة فجهزه أبو بکر بعد أن استخلف فسار عشرین لیلة إلى الجهة التی أمر بها
آن افرادی که در سپاه اسامه بودند شخصیتهای بزرگ مهاجرین و انصار بودند ؛شخصیتهای مثل ابو بکر عمر ابو عبیده جراح و سعد و سعید و قتاده و همه بودند وقتی به فرماندهی اسامه اشکالتراشی کردند با اینکه پیغمبر بیماریش شدت گرفته بود فرمان داد هر چه سریعتر سپاه اسامه را مجهز کنید و آماده حرکت باشد
ابن حجر عسقلانی در کتاب فتح الباری ج 8 ص 124 باب بعث اسامه بن زید
صالحی دمشقی در کتاب سبل الهدی والرشاد ج 6 ص 248 میگوید محمد بن عمر و ابن سعد آوردهاند که:
انّ ابا بکر کان ممن امره رسول الله بالخروج مع اسامه
ابوبکر از کسانی است که پیغمبر اکرم دستور داد با سپاه اسامه حرکت کند .
صالحی دمشقی می نویسد:ابن تیمیه میگوید پیغمبربه ابوبکردستور داده بود به جای او نماز اقامه کند و مردم به امامت او نماز جماعت بخوانند این منافات دارد با حضورابوبکر در جیش اسامه ایشان میگوید این سخن سخن بیاساس است چون وقتی که رسول اکرم دستور داد سپاه اسامه مجهز شود و آماه حرکت شود پیغمبر اکرم مریض نبودند.
زینی دهلان مفتی مکه مکرمه در کتاب الفتوحات الاسلامیه ج 2 ص 377 و طبری در تاریخش ج 3 ص 212 از قول ابو بکر نقل میکند که میگوید :
پیغمبر از دنیا رفت ابو بکر زمام امور را به دست گرفت به سپاه دستور حرکت داد عمر مخالفت کرد که اسامه بن زید شایستگی برای فرماندهی ندارد کس دیگر را بگذار .
فاخذ لحیه عمر
ابو بکر ریش عمر را گرفت و گفت :
سکلتک امّک
مادر به عزایت بنشیند
یا ابن الخطاب استعمله رسول الله و تأمرنی ان انزعه
پیغمبر او را فرمانده کرده بود و تو به من دستور میدهی او را عزل کنم
و همچنین در مصادر متعدد اهل سنت آمده که خود عمر الخطاب وقتی اسامه را میدید میگفت :
السلام علیک ایها الامیر
سلام بر تو ای فرمانده
اسامه گفت : یا امیر المؤمنین تقول لی هذا
تو به من بعنوان امیر و فرمانده خطاب میکنی ؟
عمر گفت :مادامی که من زنده هستم تو را به عنوان امیر و فرمانده صدا خواهم کرد چرا ؟
مات رسول الله و انت علی امیر
روزی که پیغمبر از دنیا رفت تو بر من امیر رئیس و فرمانده بودی . روزی که پیغمبر از دنیا رفت تو فرمانده منسوب پیغمبر بر من عمر بودی .
تهذیب الکمال مزی که از شخصیتهای رجالی اهل سنت است ج 2 ص 344 تاریخ دمشق ج 8 ص 70 کنز العمال متقی هندی ج 13 ص 271 .
حلبی در سیرهاش میگوید:حتى بعد أن ولی الخلافة إذا رأى أسامة رضی الله تعالى عنه قال السلام علیک أیها الأمیر فیقول اسامة غفر الله لک یا أمیر المؤمنین تقول لی هذا فیقول لا أزال أدعک ما عشت الأمیر مات رسول الله صلى الله علیه وسلم وأنت علی أمیر
عمر حتی به خلافت هم رسیده بود وقتی اسامه را میدید میگفت سلام بر تو ای فرمانده و امیر من و اسامه میگفت غفر الله لک چنین و چنان تا آخر قضیه که باز عمر میگفت پیغمبر از دنیا رفت تو بر من امیر بودی .
سیره حلبی ج 3 ص 209 سیره نبوی زینی دهلان حاشیه سیره حلبی ج 2 ص 341
لعن پیامبر بر شیخین، اسامه